ایالت ها نمی توانند درخواست پناهندگی افراد LGBTQI+ را تنها بر اساس “آزمون اختیاری” رد کنند.


ج MI علیه سوئیس – 56390/21 (ماده 3 – ممنوعیت شکنجه: بخش سوم) [2024] ECHR 862 دادگاه حقوق بشر اروپا اعلام کرد که عدم ارزیابی صحیح خطر بدرفتاری با افراد LGBTQI+ در کشور مبدا و اینکه آیا حمایت دولتی در دسترس است یا خیر، ناقض ماده 3 کنوانسیون اروپایی حقوق بشر است. دولت ها نمی توانند به سادگی ادعا کنند که اگر یک فرد LGBTQI+ به کشور مبدأ خود بازگردانده شود و به او گفته شود که برای پنهان کردن هویت خود محتاطانه عمل کند، ایمن خواهد بود.

دادگاه حکم داد که مقامات سوئیسی اشتباه می‌کنند که تصور می‌کنند بعید است که گرایش جنسی MI برای مقامات یا جمعیت ایران شناخته شود و بنابراین او با خطر واقعی بدرفتاری مواجه نیست. دادگاه همچنین دریافت که مقامات سوئیسی در ارزیابی وجود حمایت دولتی در برابر آسیب توسط بازیگران غیردولتی اشتباه کرده اند و اظهار داشتند که چنین موضوعی در مورد MI مطرح نشده است.

خلاصه ای از حقایق پرونده

متقاضی «MI» شهروند ایرانی است. او در یکی از روستاهای ایران در خانواده ای بسیار مذهبی بزرگ شد. او در اواخر نوجوانی متوجه شد که همجنسگرا است، اما به دلیل احترام به خانواده و ترس از تحریم های جنایی پلیس ایران، هویت جنسی خود را پنهان کرد. خانواده MI او را برای ازدواج با یک زن تحت فشار قرار می دهند و او را تشویق می کنند تا عروس های احتمالی را در نظر بگیرد.

MI با مردی به نام JGMI وارد رابطه همجنس گرا شد و از طریق JG با مردان همجنس گرا آشنا شد. این زوج تصمیم گرفتند با برگزاری مراسمی کوچک و تبادل حلقه، بوسه و تهیه کیک، رابطه پنهانی خود را به این دوستان اعلام کنند. برخی از دوستان از این زوج در حال بوسیدن عکس گرفتند که باعث ناراحتی شاکی شد.

یکی از آن دوستان بعداً تصاویر مراسم را برای برادر MI فرستاد. پدر م. و. و دو تن از برادرانش در محل کار م. ط.، با نشان دادن عکس ها، وی را مورد آزار و اذیت بدنی قرار داده و متقاضی را متهم به آبروریزی خانواده کرد. سعی کردند او را به زور ببرند. دعوا پیش آمد. م. و. موفق به فرار شد اما گوشی خود را گم کرد. بستگان MI گوشی را در دست گرفتند و تصاویر مراسم را روی کارت حافظه پیدا کردند.

از ترس آزار و اذیت خانواده اش، م. و. به ترکیه گریخت. دو ماه بعد دوست پسرش از او جدا شد و ترکیه را ترک کرد. متقاضی از طریق یکی از برادرانش متوجه شد که پدر و سایر برادرانش قصد دارند برای جستجوی او به ترکیه بیایند، بنابراین تصمیم گرفت کشور را ترک کند.

تولید سوئیس

سپس م. و. درخواست پناهندگی در سوئیس کرد. مقامات سوئیسی درخواست او را به دلیل اعتبار رد کردند (§35(2)). مقامات سوئیسی پذیرفتند که او همجنس گرا است، اما دریافتند که از آنجایی که متقاضی همیشه هویت جنسی خود را پنهان کرده و با احتیاط زندگی می کرده است، خطر آزار و اذیت یا بدرفتاری در آینده در ایران وجود ندارد (§9).

وزارت کشور درخواست تجدید نظر کرد. دادگاه اداری فدرال در سوئیس به این نتیجه رسید که گرایش جنسی متقاضی خارج از جامعه LGBTQI+ در ایران شناخته شده نیست. در رابطه با وضعیت مردان همجنس گرا در ایران، دادگاه حکم داد که اگرچه همجنس گرایی توسط قانون پیگرد قانونی دارد و خطر بالقوه مجازات اعدام وجود دارد، اما خطر واقعی آسیب جدی وجود ندارد، زیرا دستگیری مردان همجنس گرا به ندرت منجر به محکومیت می شود. 10).

دادگاه همچنین حکم داد که “زندگی با صلاحدید باعث آسیب روانی غیرقابل تحمل نمی شود و بعید است که هویت جنسی متقاضی در صورت ادامه زندگی با صلاحدید آشکار شود” (بند 10). نتیجه گیری شد که در صورت بازگشت MI به ایران و ادامه زندگی خصوصی خود در آنجا به شیوه ای محتاطانه، هیچ خطر واقعی پیگرد قانونی وجود ندارد.

وزارت امور داخله با این استدلال که این تصمیم حقایقی از جمله ثبت نام وی در کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل به عنوان یک مرد همجنس گرا که بر اساس گرایش جنسی خود به دنبال پناهندگی است، نادیده گرفته شد، درخواستی برای بازنگری در این تصمیم ارائه کرد. شبکه رهبری همجنس گرایان همچنین شواهد بیشتری از ترس او از سایر ایرانیان، از جمله در مرکز رسیدگی به پناهندگی، و همچنین “فشار شدید برای مخفی کردن هویت جنسی خود برای مادام العمر” ارائه کرد.

دستور موقت مبنی بر جلوگیری از بازگشت وی به ایران ابتدا صادر شد، سپس لغو و پرونده وی منتفی شد. این بدان معنی است که م. و. راه حل های داخلی موجود در سوئیس را تمام کرده است.

روند رسیدگی در دادگاه اروپایی حقوق بشر

پس از آن، MI از طریق حکم 39 دادگاه اروپایی حقوق بشر حمایت موقتی را برای جلوگیری از اخراج خود به ایران در انتظار نتیجه این پرونده دریافت کرد. او استدلال کرد که، مطابق با رویه قضایی موجود ECtHR، «گرایش جنسی یک فرد بخشی جدایی ناپذیر از هویت او است و هیچ کس نباید مجبور شود هویت خود را برای جلوگیری از آزار و اذیت پنهان کند. (§31)»

او همچنین مدعی است که:

(1) هیچ تحقیق کاملی در مورد خطر آزار و اذیت یا سوء استفاده از سوی مقامات دولتی یا اعمال مجازات اعدام بر اساس قوانین جزایی مربوط به روابط همجنس گرا انجام نشده است. هیچ ارزیابی دقیقی در مورد اینکه آیا متقاضی اگر آشکارا به عنوان یک مرد همجنسگرا در ایران زندگی می کرد، با ناتوانی جدی یا مرگ مواجه می شد، وجود نداشت.

(2) ارزیابی کافی از خطر آزار و شکنجه افراد همجنس باز توسط مقامات فردی یا گروه‌های مراقبین، به ویژه در مواردی که پیگرد قانونی رسمی وجود نداشت، وجود نداشت که ارزیابی ایمنی متقاضی در بازگشت را تضعیف کرد.

(3) هیچ ارزیابی از خطر بالقوه ای که توسط بازیگران غیردولتی، از جمله خانواده محافظه کار متقاضی، که از همجنس گرایی او آگاه بودند، و جامعه در کل، در صورتی که او بخواهد آشکارا به عنوان یک مرد همجنس گرا زندگی کند، صورت نگرفت. عدم حمایت دولتی با توجه به جرم انگاری اعمال همجنس گرایی و قانونی بودن قتل های ناموسی توسط اعضای خانواده نادیده گرفته شد.

در پاسخ، سوئیس سوالاتی در مورد اعتبار او در رابطه با عکس های مجرمانه و مشکلات خانوادگی اش مطرح کرد.

UNHCR شواهدی ارائه کرد که:

این واقعیت که متقاضی ممکن است بتواند با فرار یا اعمال “خودداری” از آزار و شکنجه اجتناب کند یا در گذشته این کار را انجام داده است، دلیل معتبری برای انکار وضعیت پناهندگی نیست. پنهان کردن تمایلات جنسی نه تنها مستلزم آن است که افراد “محتاط” باشند، بلکه باید “دروغ زندگی کنند” در مورد یکی از جنبه های اصلی هویت خود، در حالی که در صورت فاش شدن هویت خود با مجازات های شدید روبرو می شوند. حتی اگر افراد LGBTQI توانسته باشند از طریق مخفی کاری از آسیب جلوگیری کنند، ممکن است شرایط آنها در طول زمان تغییر کند و رازداری ممکن است گزینه ای برای بقیه زندگی آنها نباشد. خطر قرار گرفتن در معرض نیز ممکن است لزوماً فقط به رفتار خود آنها بستگی نداشته باشد. حتی اگر افراد LGBTQI محتاط باشند، ممکن است همچنان در معرض خطر قرار گرفتن در معرض و آسیب های مرتبط با آن قرار بگیرند زیرا با هنجارهای اجتماعی دگرجنس گرا مطابقت ندارند (مثلاً با ازدواج نکردن یا بچه دار نشدن). امتناع از وضعیت پناهندگی و اجبار افراد به “محتاط” بودن یا پنهان کردن تمایلات جنسی و/یا هویت جنسی خود می تواند عواقب جدی برای سلامت روحی و جسمی داشته باشد و می تواند منجر به وضعیت غیرقابل تحملی شود که به آزار و شکنجه تبدیل می شود. علاوه بر این، با هدف حفاظتی کنوانسیون (§38) ناسازگار است.

در رابطه با موضوع اختیار، دادگاه اعلام کرد که حتی اگر گرایش جنسی MI در حال حاضر در خارج از جامعه همجنس گرایان در ایران شناخته نشده باشد، در صورت بازگرداندن وی به ایران و مخالفت آنها توسط جامعه گسترده تر و مقامات ایرانی می تواند کشف شود. تصمیمات سوئیس در این مورد (§50).

دادگاه اروپایی حقوق بشر گفت که از آنجایی که مقامات سوئیس این موضع را اتخاذ کرده اند:

بعید است که تمایلات جنسی او برای مقامات یا جمعیت ایران شناخته شود و بنابراین او با خطر واقعی بدرفتاری روبرو نیست، آنها در دسترس بودن حمایت دولتی در برابر آسیب توسط بازیگران غیردولتی را پس از اینکه او انجام داده بود ارزیابی نکردند. اعلام کرد که چنین سوالی در مورد او مطرح نشده است (به بند 36 بالا مراجعه کنید). بنابراین مقامات سوئیس در انجام ارزیابی لازم ناکام ماندند و موضوعی را که زیربنای ادعاهای متقاضی بود نادیده گرفتند (§55).

با توجه به در دسترس بودن حمایت دولتی، مدارک مورد بررسی دادگاه شامل گزارش گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد در مورد وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران (A/HRC/46/50)، سیاست ملی و اطلاعات از وزارت امور داخله توجه: جهت گیری جنسی و هویت یا بیان جنسیتی، ایران، ژوئن 2022، گزارش وزارت امور خارجه و تجارت استرالیا در مورد ایران و سایر منابع. همه آنها از این موضع حمایت کردند که حفاظت مؤثر در برابر سوء استفاده توسط بازیگران غیردولتی از سوی مقامات ایرانی برای MI در دسترس نخواهد بود «و اینکه با توجه به جرم انگاری مداوم، غیرمنطقی است که انتظار داشته باشیم یک فرد LGBTI از مقامات حمایت کند. رفتار جنسی همجنسگرایان در ایران» (§56).

دادگاه به اتفاق آرا تصمیم گرفت که از آنجایی که دادگاه های سوئیس خطر بدرفتاری با M را به درستی ارزیابی نکرده اند. و. به عنوان همجنسگرا در ایران و اینکه آیا حمایت دولتی در دسترس است، بازگرداندن او به ایران در غیاب این ارزیابی، نقض قانون است. 3 کنوانسیون اروپایی حقوق بشر (§57).

پیامدهای گسترده جمله

از سال 2010 مورد اصلی در این مورد در انگلستان است HJ (ایران) و HT (کامرون) در مقابل وزیر امور خارجه وزارت کشور [2010] UK SC 31; [2011] 1AC596 [2010] UKSC 31 (“HJ (ایران)').

ج HJ (ایران)دیوان عالی رویکردی را که دادگاه ها و تصمیم گیرندگان باید هنگام تصمیم گیری در مورد اینکه آیا یک فرد بر اساس گرایش جنسی خود مستحق پناهندگی است یا خیر، رعایت کنند، تشریح کرد. دیوان عالی تأیید کرد که منطق اساسی کنوانسیون پناهندگان این است که «مردم باید بتوانند آزادانه زندگی کنند بدون ترس از اینکه ممکن است به شدت یا مدت زمان لازم آسیب ببینند، زیرا مثلاً سیاهپوست هستند یا از نوادگان دیکتاتور سابق یا دیکتاتور سابق هستند. گی» (§ 53: همچنین رجوع کنید به §§ 52، 65، 67 و 78).

همچنین به رسمیت می‌شناسد که نیاز به حفظ هرگونه روابط همجنس‌گرا برای جلوگیری از آزار و شکنجه، با این منطق اساسی در تضاد است. این شامل انکار حق فرد برای زندگی آزاد و آزادانه در جامعه آنگونه که هست، از نقطه نظر ویژگی محافظت شده، که منطق اصلی کنوانسیون پناهندگان بود: لرد راجر در §§ 75-76.

با این حال، دیوان عالی خاطرنشان کرد که بین موردی که در آن شخص به دلیل «فشار اجتماعی» (بند 61) «با احتیاط» زندگی کند و وضعیتی که در آن «با احتیاط» رفتار کند تا از آزار و اذیت به دلیل گرایش جنسی خود اجتناب کند، تفاوت وجود دارد. (§ 62). دادگاه حکم داد که فقط این پناهنده واجد شرایط حمایت از پناهندگان خواهد بود، البته با این فرض که اگر آشکارا به عنوان یک همجنسگرا زندگی کند تحت آزار و اذیت قرار خواهد گرفت: RT (زیمبابوه) و دیگران (پاسخ دهندگان) علیه وزیر امور خارجه در امور داخلی (متقاضی) و KM (زیمبابوه) (FC) (متقاضی) در مقابل وزیر امور خارجه وزارت کشور (پاسخگو) [2012] UKSC 38 در § 18.

دادگاه اروپایی حقوق بشر اکنون حکم داده است که مقامات ایرانی مایل به ارائه حمایت مؤثر از متقاضی در برابر سوء استفاده از سوی بازیگران غیردولتی نیستند و انتظار اینکه یک فرد LGBTQI+ از مقامات با توجه به ادامه این موضوع حمایت کند، غیرمنطقی است. جرم انگاری رفتار همجنسگرایان در ایران (§56). نکته مهم، بازگشت MI به ایران، با توجه به عدم ارزیابی کافی از سوی دادگاه های داخلی در ارزیابی خطر بدرفتاری متقاضی به عنوان همجنسگرا در ایران یا اینکه آیا حمایت دولتی در برابر بدرفتاری توسط بازیگران غیردولتی در ایران وجود دارد، بازگشت او به ایران بدون ارزیابی تازه از این جنبه های پرونده وی، ناقض ماده 3 کنوانسیون خواهد بود. (§57).

MI یک قضاوت مهم است که احتمالاً از متقاضیان فردی حمایت می کند و تصمیم گیرندگان و شاغلین را در رسیدگی به ادعاهای مبتنی بر خطر آزار و شکنجه پناهجویان در بازگشت به کشور مبدا در صورت کشف هویت LGBTQI+ آنها راهنمایی می کند.

دیدگاهتان را بنویسید